مطالب طنز جوک
نوشته شده توسط : پوریا شیروانی

حیف نان کیس کامپیوترش رو میبره تعمیرگاه می گه آقا اینو برای ما تعمیر کن. مرده می گه: چه مشکلی داره؟ میگه: والا نمی دونم چرا چند روزه جا لیوانیش بیرون نمیاد!

***

مادره به بچش میگه : می دونم موهای خواهرت رو کشیدی شیطونه گولت زد. بچه هم میگه :آره ولی لگدی که تو دلش زدم ابتکار خودم بود

***

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم......
.
.
.
فک نکن یاد تو بودم! کار نداشتم، ول میگشتم!!!

***

می خوام گلکسی نوت بخرم، نه به خاطر امکاناتش، نه به خاطر کیفیتش بلکه به خاطر سایزش. آخه تنها گوشی موجود دربازاره که از سوراخ توالت رد نمیشه! یعنی عمرا بیفته توی چاه...
خخخخخخخخخخخخخ

***

دو باجناق به نام های کافی ونعمت سوار یک خر بودند.
نعمت گفت اگر یک خر دیگر بود، کافی بود.
کافی گفت همین هم که هست نعمت است!

***

صبح که از خواب پا ميشي 2 تا کار انجام بده 1: خدا را پرستش کن چون زنده اي 2: برو حموم چون بقيه زندگي مي کنن

***

//////
(< @ @> )
o00……00o
این عکس رو وقتی داشتی دختر همسایه رو دید میزدی ازت گرفتن....واقعا که....از تو بعید بود !

***

از خدا مي خوام توي زندگي موانع رو از سر راهت برداره ... چون خر نمي تونه مثله اسب از روي موانع بپره !!

***

غضنفر با ذوق به دوستش ميگه : بالاخره بعد از 2 سال اين پازل رو حلش کردم!
دوستش ميگه 2 سال زياد نيست؟
غضنفر ميگه: نه بابا رو جعبش نوشته 7 تا 10 سال !

***

تركه ميره رستوران ميگه: غذا چي دارين؟ گارسون ميگه: كاستيدگيلينكوفينوستا با ليمو! تركه ميگه: كاستيدگيلينكوفينوستا با چي؟

***

غضنفر میره به دانشگاه به دو دلیل می فهمن اوسکوله:
1.سامسونیتش رو می ذاشت تو ذنبیل
2.وقتی استاد تخته رو پاک میکرده اونم دفترش پاک می کرده

***

فحش‌هاي عربي: از جلو چشمام خفه‌شو، كثافت مرض، پاتو از رو بوق بردار، گردن درازي مي‌كني؟

***

یه روز خسیسه تو مسابقات رالی شرکت میکنه وسط راه مسافر سوار می کنه!!!

***

غضنفر سرشو با شامپو ولی بدون آب میشسته بهش میگن چرا آب نمی ریزی؟ میگه : آخه روش نوشته مخصوص موهای خشک!!!

***

يه بار تو آبادان مسابقه تقليد صداي داريوش برگزار ميشه، داريوش مياد چهارم ميشه

***

غضنفر ساندويچ‌ فروشي داشته، ‌يك روز يك بابايي مياد ميگه: ‌قربون يك ككتل بده، ‌فقط بي‌زحمت توش گوجه نگذار.
غضنفرميگه: آقا امروز اصلا گوجه نداريم، ميخواي خيارشور نگذارم؟!

***

رشتيه و آبادانيه رو داشتن اعدام ميگردن رشتيه مثل بيد ميلرزيد . آبادانيه با خونسرديه تمام نگاهي کرد به رشتيه و گفت: کاکا مگه بار اولته

***

از خوش‌غيرت مي‌پرسن: پارسال روز زن چه كادويي به زنت دادي؟ ميگه: بردمش كيش. ميگن: اي ول بابا، دمت گرم، خوب حالا امسال چيكار مي‌كني؟ ميگه: ميرم ميارمش!

***

تهرونيه داشته واسه آبادانيه خالي مي بسته مي گه: من يه سگ دارم وقتي مياد خونه در مي زنه. آبادانيه مي گه: ولك مگه سگت كليد نداره؟

***

یه آبادانیه با یه فرانسویه راه می رفتن، فرانسویه می گه: ما ایفل رو ۱ ماهه ساختیم، فلان جا رو ۲ ماهه، خلاصه، هی گفت و گفت تا این که آبادانیه چشمش به برج آزادی افتاد، یهو گفت: ای بابا، این که الان اینجا نبود!!

***

دو تا دروغگو داشتن از کنار یک کوه رد می شدن یکی به دیگری گفت: اون مورچه را می بینی که بالای اون کوهه؟ اون یکی هم گفت: کدوم یکی را می گی؟ اون یکی را گه چشمش بازه یا اون یکی که چشاش بسته است

***

خسیسه قله اورست رو فتح كرد.بهش ميگن انگيزه ات چي بود؟؟ ميگه خدا لعنت كنه كسي رو كه گفت اون بالا نذري ميدن.

 




:: موضوعات مرتبط: سرگرمی , ,
:: بازدید از این مطلب : 571
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 13 تير 1392 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: